۱۱.۰۷.۱۳۹۴

از لا به لای تاریخ 4



در این قسمت از حوادث و اتفاقات که تا انقلاب مشروطیت و امضاء آن تعداد بیشماری از مردم بیگناه وپاکدامن این مرز و بوم بدست دژخیمان و گماشتگان ووابستگان خانواده قاچار بقتل رسیدند .
تا بالاخره با پشتکار و جانبازی مردمی سلحشور برهبری مردانی چون یپرم خان ارمنی. باقر خان. ستارخان وعبدالحسین لاری و دیگر مشروطه خواهان در سال 1906 میلادی بامضاء رسید .

در سال 1327 محمد علی میرزا پسر دایی مصدق السلطنه به تخت سلطانی نشست . متاسفانه حضرت عجل از همان روز اول مخا لف مشروطه بودند . بفرمان مبارک ایشان لیاخوف ( یک افسر روسی که فرمانده ومحافظ و سپاه ایشان بودند) و با همفکری آخوند های دست نشانده انگلیس بمانده شیخ فضل اله نوری و غیره مجلس شورای ملی به توپ بسته شد و ویران گردید به این ترتیب مشروطیت نو بزیر سم اسبان سپاه محافظ محمد علی سلطان لگد مال گردید و وکلای انتخابی از طرف ملت دستگیر و یا کشته شدند .
ولی خوشبختانه بار دیگر با فداکاری ایرانیان آزاد یخواه و براستی روشنفکر ولی بنظر قاجارها ( مشتی آدمهای بی سواد
بسرداری مردانی چون سنار خان وباقرخان قوای روس شکست خورده و پسر دایی جان حضرت عجل محمدعلی سلطان با 500 نفر از قزاقان و حرمسرا و نزدیکانش بسفارت روس گریخت و پناهنده شد (البته عملیکه در هیچ تاریخی وهیچ کشوری اتفاق نیافتاده) در این زمان جناب پسر عمه محمد علی سلطان جناب مصدق السلطنه 29 سال داشتند و بیگمان هیچ آبی از سبویی نریخته و هیچ عمل ننگینی اتفاق نیافتاده و هیچ قانونی شکسته نشده ایشان همچنان ساکت و خاموش باقی ماندند .
مشروطیت نجات پیدا کرد ونیروی بزرگ مردمیکه از میان قشری (بقول قاجار ها) پایین ولی روشنفکر واقعی پیروز شد .
ولی چنانکه در هرموقع و زمانی همیشه افرادی هستند و پیدا میشوند که از هر آب گل آلوده ای ماهی غزل آلا میگیرند این زمان هم بهمین صورت پیشرفت . مردم کوچه بازار با از دست دادن جان و فرزندانشان و حتی مالشان بی نتیجه ماندند ولی نتیجه اصلی را آقایان باصطلاح با سواد درباری و دوستان وفامیل های محمد علی سلطان با ر دیگر بکمک دولت انگلیس میوه رسیده مشروطیت چیده و استفاده کرده وهمه جیز را از آن خود نمودند .
باین معنی پس از موفقیت مشروطیت جنابان فورا در لباس انقلابی در آمده امور کشوری را بین خود تقسیم کردند .البته همیشه بکمک دولت انگلیس .
برای مثال کلیه امور کشوری بین افراد باصطلاح اصل ونصبدار و با سواد ( البته درباری ) تقسیم شد 


1- محمد ولی تنکابنی ملقب به سپهدار اعظم(نخست وزیر) این جناب کسی است که بدستور محمد علی سلطان اولین شهر شورشیان یعنی تبریز را بمدت چند ماه محاصره نمود برای جلوگیری ورود آذوقه مهمات وغیره وهمین شخص کسی است که دستور داد محل اردوگاه شورشیان تبریز را در تهران( در پارک اتابک) بگلوله بستند
 
3- علیقلی خان بختیاری ملقب به سردار اسعد (وزیر داخله


4- میرزا ابوالقاسم خان قراقوزلو ملقب به ناصرالملک (وزیر مالیه


5- میرزا حسن خان وثوق ملقب به وثوق الدوله(وزیر عدلیه


6-فتح اله خان اکبر ملقب به سردار منصور (وزیر پست وتلگراف


7- مرتضی قلیخان صمیع الدوله (وزیر علوم و اوقاف
با کمال تاسف میبینم که هرگز اسمی ازیپرم خان ارمنی ویا ستار خان و باقر خانها بمیان نمی اید.
البته در این زمان حضرت عجل محمد مصدق السلطنه 29 سال داشتند ولی همچنان خاموش و دیگ ملی گرایی ایشان بجوش نیامده و بروز نکرده و جالب اینکه همه از خوانینی هستند که فرزندانشان مانند بهرام مشیری مخالف اصلاحات ارضی و انقلاب سفید شاه و مردم هستند .در زمانیکه محمد علی سلطان فرمان بتوپ بستن مجلس را میداد این شعار نیز بوسیله ایشان و معلم شریفشان شاپشال و فضل الله نوری داده میشد ما دین نبی میخواهیم_, ما مشروطه نمیخواهیم .

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر