۱۲.۲۸.۱۳۹۴

از لا به لای تاریخ 19



در اثر بررسی هائیکه در زندگینامه مصدق السلطنه شده و شواهدی که بدست آمده ، میرزا محمد خان مصدق السلطنه فعالیتهای سیاسی خود را با صلاح دید مستوفیان و دیگراعضاء خانواده شروع نموده و سعی برآن داشته که بیشتر از مسائل حقوقی شغلی خود و آنها دفاع نماید تا شاید آب رفته را به بستر اصلی باز گرداند ، تا ایشان و دیگر مستوفیان همچنان بچپاولگری خود از کیسه ملت و دولت ادامه دهند و این حرکت او سبب برخوردهای جدی با مشروطه خواهان واقعی شده .  نزدیک شدن او به محمدعلیشاه قاجار بخوبی نشان گر این موضوع می باشد .
باید گفت و قبول نمود که این اولین برخورد و اولین تجربه بسیار موفقیت آمیز بوده و در آینده سیاسی میرزا محمد خان مصدق السلطنه بسیار درخشان .
دومین حرکت که بیشتر بحرکت اول او ارتباط مستقیم دارد و داشته شرکت در مبارزات بر علیه امین السطان اتابک صدر اعظم و توطئه برای برکناری و ترور او که در نتیجه  به کشته شدن اتابک منجر گردید ، البته در قسمتهای دیگر خواهیم دید که ایشان چه مقدار  سرنخ و نقشه ترور را در دست داشته و چه اعمال حساسی را در این امربعهده داشته است.
از شواهد و حرکات سیاسی میرزا محمد خان مصدق السلطنه هر آنچه بر می آید آنستکه، مصدق زیاد هم راضی به از دست دادن شغل نان و آبدار مستوفیگری بخصوص از دست دادن رسوم آن نبوده و تا آخرین لحظه نیز برای نگاهداری آن مبارزات سرسختانه ای کرده .ولی متاسفانه بعلت فشارهائی که هرروزه از طرف دولت و باز شدن چشم و گوش مردم و پرداخت نکردن رسوم از طرف آنها و وضع قوانین جدیدی که هردم از مجلس میگذشت بتدریج سبب آن شد که عالیجناب میرزا محمد خان مصدق السلطنه از شغل ایده ال خودش بیزار گردد.
مصدق السلطنه در خاطرات خود در باره رسوم و اتابک اعظم چنین می نویسد :
..... ارتباط بی اثرم ( ؟ ) با بعضی از مخالفین امین السلطان، اتابک اعظم سبب شده بود که نسبت به من متغیر و بی لطف شود و شکایت یک ارباب رجوع که حقوقی در حقش بر قرار شده بود ( منظور رسوم میباشد) واز تادیه رسوم معمول خوداری میکرد!!!!! سبب شود آنچه در دل داشت اظهارکند و بخواهد مرا از کار برکنار کند ولی نکرد ........ 
تحصیلات متوسطه
در وروران حکومت مظفرالدین سلطان و در زمانیکه امین الدوله صدر اعظم بود اولین مدرسه ایرانی به سبک جدید و تازه اروپائی تاسیس گردید .
بعلت روابط بین المللی و وجود انگلستان در شبه جزیره هند و روابط حسنه ایران با دولت فخیمه و درضمن تغییر سیاستهای تجاوزی و جنگی به سیاستهای شست وشوی مغزو موضوع مهم اقتصادی سبب آن شده بود که به این مدرسه کمکهای لازم داده شود و بدین وسیله بسرعت گسترش پیدا میکرده و بتدریج این مدرسه برای تربیت کارمندان آینده و عالی رتبه وزارت خارجه که بوسیله و زیر نظر دولت انگلیس تبدیل گردید تا بعد از بپایان رسانیدن این دوره تحصیل کردگان در این مدرسه بهتر بتوانند با دولت فخیمه در ارتباط باشند وانجام وظیفه نمایند .
در ۲۸ آذرماه۱۲۷۸ مطابق با ۱۹ دسامبر ۱۸۹۹ این مدرسه سیاسی تاسیس و افتتاح شد .
همانطوریکه بر همه ما ملت کاملا روشن است دولت انگلیس دلش برای هیچ ایرانی و حتی ایران ما نسوخته و نخواهد سوخت بلکه سیاست جدیدشان حکم بر آن داشت که برای حفظ منافعشان در این کشور این طرح را پیگیری وبه انجام برسانند  .البته این افتتاحیه ملزم بیک عده ای قراردادهای بود که در قسمت زیر بنظر شما خواننده گرام خواهد رسید .
استادان این مدرسه همگی بوسیله سفیر دولت انگلیس انتخاب شده ( لازم بتذکر نیست که افراد انتخابی میبایستی مورد اعتماد این دولت بوده باشند، در نتیجه تنها کسانی که غالب این لباس میتوانستند جای بگیرند میتوانست فقط وفقط اعضاء فراماسونرها باشند .
قرار دیگر بر آن بود که استادان هر روزه چند دقیقه وقت خود را صرف مهم دیگری کنند که از نظر اول بسیار کم اهمیت و معمولی می آمد ،ولی همین موضوع کم اهمیت پایه و اساس سیاست تخریب کننده و طن فروشی را بر جای میگزارد وقتی که دائما در گوش یک مشت دانش آموز نوپا و جوان و با سن کم خوانده شود پس از مدتی خواهی نخواهی بروی آنها تاثیر گزارده و آنرا باور خواهند کرد و این خود یک نوع شست وشوی مغز جوانان بود .
این مهم و در عین حال کم اهیمیت  که همه روزه و هر استادی میبایستی در آغاز درس برای دانش آموزان گفتار نماید این بود :
۱) روسیه دشمن ایران است و انگلیس دوست ایران است .
۲) ملت ایران برای مقابله با دشمن پرقدرتی مانند روسیه و برای ترقی و پیشرفت خود هیچ چاره ئی ندارد جز اینکه خود را به انگلستان وابسته و متکی سازد .
حال شما خواننده گرام تصورش را بکنید این وظیفه محوله پس از مدتی که اجرا شود چه نتیجه ای داشته و دارد!!!!!
آیا این خود یک شستوشوی مغزی نیست در دراز مدت ؟ آیا این سبب نخواهد شد حسی در مقابل روسیه و در مقابلش علاقه ای نسبت به دولت انگلیس در یک طفلیکه بدون خبر و انگیزه ای آنرا میشنود و بدون آنکه خود بخواهد در آینده دوستار دولت فخیمه شده و بدون اینکه خودش بداند و یا بخواهد بسوی خیانت بکشورش آنهم بسود یک دولت خانه خراب کن که برایش فقط منافع ملت و کشور خودش در نظر دارد بوجود آید.
شرایط ورود به این مدرسه
۱) دانش آموزانی که به این مدرسه راه داده میشدند میبایستی از طبقات و خاندانی بالا و دست اندرکارهای دولتی باشند .
۲) سن آنان می بایستی ما بین ۱۵ و از۲۲ سال  بیشتر نباشد .
۳) میبایستی به امور انشاء ، املاء، حساب و صرف ونحو عربی وارد باشند .
۴) مدت و دوره این مدرسه چهار سال بوده و میبایستی آنرا بلا وقفه بپایان برسانند .
تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه جلد دوم صفحه ۶۴
در زمانی که این مدرسه افتتاح شد جناب میرزا محمد ۲۰ سال داشتند و تقریبا نیز برای رفتن به این مدرسه کمی در حال دیر شدن بود و در ضمن مصدق هرگز به آن نیز فکر نمی کرد که روزگاری بخواهد باین مدرسه برود زیرا که او در سن به آن کمی صاحب یکی از بزرگترین و پردرآمدترین شغلهای آن زمان بود تازه چگونه میتوانست در کنار اطفالیکه بیشتر وقتشان صرف بازی با یکدیگر میشد بنشیند .کسر شانی نبود ؟
و زمانی که مجبورشد از کار خوبش دست بکشد دیگر بطور کلی دیر شده بود یعنی در سن ۲۷ سالگی حدود پنج سال از زمانش گذشته بود.
 ولی میرزا محمد از آن کسانی نبود که  دست از آن بکشد بنا بر این به حیله ای متوصل شد و این بودکه تصمیم گرفت کتابهای مربوطه را بدست آورد و بوسیله معلمین این فرقه در خانه اش بخواندن دروس مربوطه بپردازد و بدین وسیله فارق التحصیل این مدرسه گردد .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر